تولد و کوچ از بلخ
جلالالدین محمد در سال ۶۰۴ هجری قمری در شهر بلخ چشم به جهان گشود. پدرش، «بهاءالدین ولد»، از صوفیان و علمای بزرگ زمان خود بود که به «سلطانالعلما» شهرت داشت. در دوران کودکی مولانا، به دلیل رنجش پدر از سلطان وقت (محمد خوارزمشاه) و همچنین پیشبینی حمله مغولها، خانواده او بلخ را ترک کردند.
دیدار با عطار نیشابوری
در مسیر مهاجرت و در شهر نیشابور، روایت است که نوجوانی مولانا با پیری «عطار نیشابوری» گره خورد. عطار با دیدن جلالالدین نوجوان، کتاب «اسرارنامه» خود را به او هدیه داد و به پدرش گفت: «زود باشد که این پسر تو آتش در سوختگان عالم زند.»
استقرار در قونیه
کاروان مهاجران پس از عبور از بغداد و مکه و شام، سرانجام در قونیه ساکن شدند. پس از درگذشت پدر، مولانا تحت تعلیم «برهانالدین محقق ترمذی» قرار گرفت و سالها به تحصیل علوم دینی، فقه و شرعیات پرداخت. تا پیش از ۴۰ سالگی، مولانا یک فقیه و مدرس دینی معتبر بود که صدها شاگرد در مکتب او درس میآموختند.
طلوع خورشید تبریز (انقلاب روحی)
نقطه عطف زندگی مولانا در سال ۶۴۲ هجری قمری رخ داد؛ روزی که شمس تبریزی وارد قونیه شد. دیدار این درویش شوریده با مفتی بزرگ شهر، طوفانی در جان مولانا برپا کرد. مولانا درس و منبر را رها کرد و به سماع و شعر روی آورد. شمس به او آموخت که علم ظاهر کافی نیست و باید با «پای چوبین استدلال» وداع کرد تا به «بال عشق» رسید. غیبت ناگهانی شمس (چه بار اول و چه ناپدید شدن همیشگیاش) آتشی بود که منجر به سرایش «دیوان شمس» شد.
غروب خورشید (شب عروس)
مولانا پس از خلق آثار جاودانه و تربیت شاگردان بسیار، در غروب یک روز پاییزی در سال ۶۷۲ هجری قمری (۱۲۷۳ میلادی) بر اثر بیماری تب سوزان درگذشت. شب درگذشت او را پیروانش «شب عُرس» (شب عروسی) مینامند، زیرا معتقدند لحظه مرگ برای مولانا، لحظه وصال عاشق به معشوق حقیقی (خداوند) بوده است.
۳. معرفی تخصصی آثار (مناسب بخش کتابشناسی)
آثار مولانا به دو بخش منظوم (شعر) و منثور (نثر) تقسیم میشوند:
الف) آثار منظوم
۱. مثنوی معنوی (اوج حکمت و عرفان)
ساختار: ۶ دفتر و حدود ۲۶,۰۰۰ بیت.
محتوا: این کتاب حاصل دوران پختگی مولاناست و به درخواست شاگردش «حسامالدین چلبی» ثبت شد.
۲. دیوان شمس تبریزی (اوج شور و عشق)
ساختار: شامل غزلیات، رباعیات و ترجیعبندها (حدود ۳۶,۰۰۰ تا ۴۰,۰۰۰ بیت).
محتوا: برخلاف مثنوی که جنبه تعلیمی دارد، دیوان شمس بازتابدهنده شور، وجد، سماع و حالات عاشقانه مولاناست. او در پایان بیشتر غزلها به جای نام خود، نام «شمس تبریزی» را به عنوان تخلص آورده است که نشاندهنده محو شدن عاشق در معشوق است.
ب) آثار منثور
فیه ما فیه: مجموعهای از سخنان و مجالس درس مولاناست که توسط شاگردانش یادداشتبرداری شده است. این کتاب نثری ساده و گیرا دارد و کلیدی برای فهم بهتر مثنوی است.
مجالس سبعه: متن هفت سخنرانی یا موعظه مولانا که پیش از دیدار با شمس و در دوران واعظی او ایراد شده است.
مکتوبات: مجموعهای از نامههای مولانا به افراد مختلف، از پادشاهان و حکام گرفته تا شاگردان و اعضای خانواده.