ملاقات پادشاه با آن طبیب الهی که در خوابش بشارت داده بودند به ملاقاتِ او
جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد...

جلال‌الدین محمد بلخی

مولانا

دنبال کننده 0

صفحه شخصی

ملاقات پادشاه با آن طبیب الهی که در خوابش بشارت داده بودند به ملاقاتِ او

1
دست بگشاد و کنارانش گرفتهمچو عشق، اندر دل و جانش گرفت
2
دست و پیشانیش بوسیدن گرفتاز مقام و راه پُرسیدن گرفت
3
پُرس‌ پُرسان می‌کشیدش تا به صدرگفت: گنجی یافتم آخر به صبر
4
گفت: ای هدیهٔ حَقُ و دفعِ حَرَجمَعنی‌ ِ اَلصَّبْرُ مِفتاحُ الْفَرَج
5
ای لِقایِ تو جوابِ هر سؤالمشکل از تو حَل شود بی‌قیل‌ و قال
6
ترجمانی هر چه ما را در دل استدست‌گیری هر که پایش در گِل است
7
مَرْحَبٰا یٰا مُجْتَبی یٰا مُرْتَضیٰإِنْ تَغِبْ جاءَ القَضَا ضَاقَ الفَضَا
8
اَنتَ مَوْلَی‌القَوْمِ مَنْ لا یَشْتَهِیقَدْ رَدَی کلّا لَئِنْ لَمْ یَنتَهِ
9
چون گذشت آن مجلس و خوانِ کَرَمدستِ او بگرفت و بُرد اندر حَرَم
AvA-15
مثنوی
عارفانه

مثنوی معنو...

مثنوی معنوی - دفتر اول
0
0
0
3 روز پیش
7
+
+
+
بر مبنای نسخه مُصَحَّحِ نیکلسون

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

بحر: رمل مسدّس محذوف

  • قافیه:

    • بیت ۱: کنارانش / جانش

    • بیت ۲: بوسیدن / پرسیدن

    • بیت ۳: صدر / صبر

    • بیت ۴: حرج / فرج

    • بیت ۵: سؤال / قال

    • بیت ۶: دل (در ترکیب دل است) / گِل (در ترکیب گِل است)

    • بیت ۷: مرتضی / فضا

    • بیت ۸: یشتهی / ینتهی

    • بیت ۹: کَرَم / حَرَم

  • ردیف:

    • بیت ۱ و ۲: «گرفت» (فعل تکراری در پایان مصراع‌ها)

    • بیت ۶: «است»

    • سایر ابیات ردیف ندارند.

    تقطیع هجایی: دَس (بلند) - تُ (کوتاه) - پی (بلند) - شا (بلند) / نیش (بلند) - بو (بلند) - سی (بلند) - دَن (بلند - در جایگاه پایان نیم‌مصراع می‌تواند کشیده محسوب نشود یا با تسکین خوانده شود، اما در اینجا با الگوی فاعلاتن همخوانی دارد) ... نکته دقیق عروضی: رکن آخر در این بحر «فاعلن» است.

    الگوی پایه: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

    تطبیق دقیق (مصراع اول): دَس تُ پی شا (فاعلاتن) - نیش بو سی (فاعلاتن) - دَن گِ رِفت (فاعلن) علامت‌ها: (– U – – / – U – – / – U –)

    نتیجه نهایی وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن


تحلیل معنایی و مفهومی بیت به بیت

بیت ۱:

دست بگشاد و کنارانش گرفت / همچو عشق، اندر دل و جانش گرفت

معنی: پادشاه دستانش را باز کرد و آن طبیب غریبه را در آغوش گرفت؛ همان‌طور که عشق در دل و جان نفوذ می‌کند، او را با تمام وجود پذیرا شد.

آرایه‌های ادبی:

  • تشبیه: «همچو عشق» (پذیرفتن مهمان به نفوذ عشق تشبیه شده است).

  • کنایه: «کنارانش گرفت» کنایه از در آغوش کشیدن.

  • تشخیص (جان‌بخشی): نسبت دادن عمل «گرفتن» (تصرف کردن) به عشق.

بیت ۲:

دست و پیشانیش بوسیدن گرفت / از مقام و راه پُرسیدن گرفت

معنی: پادشاه شروع به بوسیدن دست و پیشانی مهمان کرد و از او درباره شهر و دیارش و دشواری‌های سفر پرس‌وجو کرد.

آرایه‌های ادبی:

  • مراعات نظیر: دست، پیشانی، بوسیدن.

  • کنایه: بوسیدن دست و پیشانی کنایه از نهایت احترام و ارادت است.

بیت ۳:

پُرس‌ پُرسان می‌کشیدش تا به صدر / گفت: گنجی یافتم آخر به صبر

معنی: در حالی که احوال‌پرسی می‌کرد، او را با احترام به بالای مجلس برد و گفت: بالاخره با صبر کردن، گنجی (این طبیب الهی) پیدا کردم.

آرایه‌های ادبی:

  • استعاره: «گنج» استعاره از طبیب الهی یا پیر مراد.

  • تلمیح: اشاره به ضرب‌المثل «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی» یا مفهوم کلی پاداش صبر.

بیت ۴:

گفت: ای هدیهٔ حَقُ و دفعِ حَرَج / مَعنی‌ ِ اَلصَّبْرُ مِفتاحُ الْفَرَج

معنی: پادشاه گفت: ای کسی که هدیه‌ای از جانب خداوند هستی و برطرف‌کننده سختی‌ها؛ تو معنای واقعی حدیث «صبر کلید گشایش است» هستی.

آرایه‌های ادبی:

  • تضمین (اقتباس): عین عبارت حدیث «اَلصَّبْرُ مِفتاحُ الْفَرَج» آورده شده است.

  • تضاد: حرج (تنگی و سختی) و فرج (گشایش).

بیت ۵:

ای لِقایِ تو جوابِ هر سؤال / مشکل از تو حَل شود بی‌قیل‌ و قال

معنی: دیدار تو پاسخ تمام پرسش‌های من است؛ تمام مشکلات به واسطه حضور تو، بدون نیاز به بحث و گفتگو حل می‌شود.

آرایه‌های ادبی:

  • اغراق: لقا (دیدار) به عنوان جواب هر سوال.

  • پارادوکس (متناقض‌نما): حل شدن مشکل بدون گفت‌وگو (بی قیل و قال)، اشاره به ارتباط روحانی و فراتر از کلام.

بیت ۶:

ترجمانی هر چه ما را در دل است / دست‌گیری هر که پایش در گِل است

معنی: تو بیان‌کننده رازهای ناگفته درون دل ما هستی و هر کسی که در مشکلات فرومانده باشد، تو او را نجات می‌دهی.

آرایه‌های ادبی:

  • کنایه: «پای در گل بودن» کنایه از درماندگی، ناتوانی و گرفتاری در تعلقات مادی.

  • استعاره: «دست‌گیری» کنایه از یاری رساندن.

بیت ۷:

مَرْحَبٰا یٰا مُجْتَبی یٰا مُرْتَضیٰ / إِنْ تَغِبْ جاءَ القَضَا ضَاقَ الفَضَا

معنی: خوش آمدی ای برگزیده و ای پسندیده! اگر تو غایب باشی و نباشی، قضای بد (بلا) نازل می‌شود و عرصه زندگی تنگ می‌گردد.

آرایه‌های ادبی:

  • ملمّع: استفاده از مصراع عربی در شعر فارسی.

  • جناس: قضا و فضا (جناس ناقص اختلافی).

  • تلمیح: القاب «مجتبی» و «مرتضی» اگرچه القاب خاص امامان شیعه هستند، اما در اینجا به معنای لغوی (برگزیده و پسندیده خدا) برای ولیّ خدا به کار رفته‌اند.

بیت ۸:

اَنتَ مَوْلَی‌القَوْمِ مَنْ لا یَشْتَهِی / قَدْ رَدَی کلّا لَئِنْ لَمْ یَنتَهِ

معنی: تو سرور و سالار این قوم هستی؛ هر کس تو را نخواهد (و اشتیاق دیدار تو را نداشته باشد)، هلاک شده است؛ «هرگز! اگر باز نایستد (خداوند او را مؤاخذه می‌کند)».

آرایه‌های ادبی:

  • اقتباس (تضمین): عبارت «کلّا لَئِنْ لَمْ یَنتَهِ» بخشی از آیه ۱۵ سوره علق است.

  • تلمیح: اشاره به آیات قرآن که روی‌گردانی از حق را موجب هلاکت می‌داند.

بیت ۹:

چون گذشت آن مجلس و خوانِ کَرَم / دستِ او بگرفت و بُرد اندر حَرَم

معنی: وقتی مراسم استقبال و پذیرایی به پایان رسید، پادشاه دست طبیب را گرفت و او را به خلوت‌سرا (بر بالین بیمار) برد.

آرایه‌های ادبی:

  • استعاره: «خوان کرم» می‌تواند استعاره از مجلس پذیرایی پادشاه باشد.


مضامین و درون‌مایه‌های اصلی

  • جایگاه پیر و ولیّ خدا: تأکید بر نقش حیاتی راهنما و مرشد کامل در حل مشکلات مادی و معنوی.

  • ارتباط بی‌واسطه دل‌ها: برتری ارتباط قلبی و معنوی بر ارتباط کلامی (بی قیل و قال).

  • صبر و توکل: ستایش صبر به عنوان کلید حل مشکلات و رسیدن به گشایش الهی.

  • عشق الهی: تشبیه رابطه مرید و مراد (پادشاه و طبیب) به نفوذ عشق در جان.

  • تسلیم و ادب: رعایت نهایت ادب و تواضع در برابر اولیای الهی.

قسمت نظرات برای این شعر غیر فعال است.
هدیه دادن شعر «ملاقات پادشاه با آن طبیب الهی که در خوابش بشارت داده بودند به ملاقاتِ او»

یکی از دوستان خود را برای خواندن این شعر زیبا دعوت کنید.

شما هنوز کسی را دنبال نکرده‌اید یا دنبال‌کننده‌ای ندارید.

خارج می‌شوید؟

برای خروج از سایت اطمینان دارید؟

برای دسترسی باید وارد شوید