معنی کیکر

کیکر

0 بازدید
[ کی کَ ] (اِ) به هندی قرظ است. (فهرست مخزن الادویه). درختی است از تیرهٔ پروانه واران از دستهٔ گل ابریشمیها که ارتفاعش بین ۵ تا ۱۵ متر می شود و حداکثر قطرش تا ۶۰ سانتیمتر می رسد. این درخت در نواحی گرم (افریقای شمالی، تمام نواحی سودان، هندوستان و جنوب ایران) می روید. پوست ساقهٔ آن قهوه ای رنگ و دارای شکافهای طولی نسبةً عمیق است. برگهایش دومرتبهٔ شانه ای به طول ۵ تا ۹ و به عرض ۴ تا ۵/۴ سانتیمتر است و شامل خارهایی در محل اتصال به ساقه می باشد. گلهای آن زیبا و معطر و به رنگ زرد گوگردی است. کرت. سلم. قرظ. خرنوب مصری. توضیح آنکه صمغ مترشح از این گیاه را اقاقیا نیز نامند. (فرهنگ فارسی معین). || نزد اهل فارس خار مغیلان است. (فهرست مخزن الادویه).
[ کی کَ ] (اِخ) مصحف گیگر است. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به گیگر شود.
راهنمای اختصارات لغت‌نامه دهخدا

نشانه‌های اختصاری و معانی آن‌ها

اِ = اسم

اِخ = اسم خاص

اِ صوت = اسم صوت

اِ فعل = اسم فعل

اِ مرکب = اسم مرکب

اِ مص = اسم مصدر

ص = صفت

ص نسبی = صفت نسبی

ن تف = نعت تفضیلی

نف = نعت فاعلی

ن ل = نسخه بدل

ن م = نعت مفعولی

ع = عربی

ظ = ظاهراً

ج = جلد

ج، = جمع

جِ = جمعِ…

جج، = جمع‌الجمع

ججِ = جمع‌الجمعِ…

ص = صفحه

صص = صفحات

مص = مصدر

مص مرکب = مصدر مرکب

ح = حاشیه

حامص = حاصل مصدر

چ = چاپ

|| = نشانه معنی بعدی مدخل

__ = نشانه ترکیب یا زیرمدخل

ق = قید

ق.م. = قبل از میلاد

م. = میلادی

(ص) = صلّی‌الله علیه و آله و سلم

(ع) = علیه‌السلام

(س) = سلام‌الله علیه

فان = فرهنگ اسدی نخجوانی

حفان = حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی

حبط = حبیب‌السیر چاپ طهران

خارج می‌شوید؟

برای خروج از سایت اطمینان دارید؟

برای دسترسی باید وارد شوید