جلالالدین محمد...
مولانا
دنبال کننده 0
دیوان شمس...
وزن: مُستَفِعلن مُستَفِعلن مُستَفِعلن مُستَفِعلن
بحر: رَجَز مُثَمَّن سالم
قافیه: کلمات «گردان»، «جان»، «پنهان»، «خسبان»، «سلطان»، «مستان»، «افشان» و «خندان». (حروف اصلی قافیه: «ا» و «ن»).
ردیف: کلمه «ساقیا» که در پایان تمام ابیات تکرار شده است.
تقطیع هجایی:
مصراع اول: من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
تقطیع: مَن (ـ) اَز (ـ) کُ (U) جا (ـ) | پَن (ـ) دَز (ـ) کُ (U) جا (ـ) | با (ـ) ده (ـ) ب (U) گر (ـ) | دان (ـ) سا (ـ) قی (U) یا (ـ)
مصراع دوم: آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا
تقطیع: آن (ـ) جا (ـ) مِ (U) جا (ـ) | نَف (ـ) زای (ـ) را (ـ)* | بَر (ـ) ریز (ـ) بَر (ـ) | جا (ـ) ن ... (نکته فنی: در رکن دوم مصراع دوم، با اختیارات شاعری و اشباع، وزن توازن خود را حفظ میکند).
بیت ۱: من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا آن جام جانافزای را، برریز بر جان ساقیا
معنی: من در حال و هوایی نیستم که نصیحتپذیر باشم (شأن من با پند شنیدن سازگار نیست)؛ ای ساقی جام شراب را بگردان. آن شرابی که روح را تعالی میبخشد، بر جانِ من سرازیر کن.
آرایههای ادبی:
تجاهل العارف: (پرسش «من از کجا...» برای تاکید بر دوری از عالم عقل).
تکرار: (تکرار واژه کجا).
ندا و منادا: (ای ساقیا).
جناس: (جام و جان).
بیت ۲: بر دست من نِه جام جان، ای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان، پیش آر پنهان ساقیا
معنی: ای کسی که یاور عاشقانی، جامِ جانبخش (معرفت) را در دست من بگذار. این کار را مخفیانه و دور از چشم نامحرمان و بیگانگان انجام بده.
آرایههای ادبی:
اضافه تشبیهی: (جامِ جان).
تناسب (مراعاتالنظیر): (دست، جام، لب).
کنایه: (بیگانگان کنایه از افرادی است که اهلیتِ عشق و عرفان را ندارند).
بیت ۳: نانی بده نانخواره را، آن طامع بیچاره را آن عاشق نانباره را، کنجی بخسبان ساقیا
معنی: به کسانی که تنها غمِ نان و مادیات دارند و طمعکارند، همان نان (متاع دنیوی) را بده و این عاشقانِ شکمباره را در گوشهای بخوابان تا مزاحم بزم ما نشوند.
آرایههای ادبی:
نماد: (نان نماد تعلقات پست دنیوی و مادی).
تحقیر: (لحن تحقیرآمیز نسبت به «نانخواره» و «طامع»).
تضاد: (تقابل ضمنیِ «نان» و «باده»).
بیت ۴: ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان برجَه گدارویی مکن، در بزم سلطان ساقیا
معنی: ای که اصل و حقیقتِ جانی، ما به این دنیا یا این محفل برای طلبِ مادیات نیامدهایم. برخیز و مانند گدایان رفتار نکن (کم نخواه)، چرا که در مهمانی پادشاه (خداوند/معشوق ازلی) هستی.
آرایههای ادبی:
تکرار: (تکرار واژه جان برای تاکید بر عمق روحانیت).
کنایه: (گدارویی کردن کنایه از دونهمتی و طلبِ چیزهای بیارزش).
استعاره: (سلطان استعاره از معشوق حقیقی یا خداوند).
بیت ۵: اول بگیر آن جام مِه، بر کفهٔ آن پیر نِه چون مست گردد پیر ده، رو سوی مستان ساقیا
معنی: ابتدا آن جام بزرگ را بگیر و در دست پیر و مرشدِ راه قرار بده. هنگامی که پیر مست شد (به فیض کامل رسید)، آنگاه به سمت ما مستان بیا و به ما شراب بده.
آرایههای ادبی:
نماد: (پیر نماد مرشد کامل و راهنما).
تناسب: (جام، مست، مستان، پیر).
ادب مقام: (رعایت سلسله مراتب عرفانی؛ اول پیر، سپس مریدان).
بیت ۶: رو سخت کن ای مرتجا، مست از کجا شرم از کجا ور شرم داری، یک قدح بر شرم افشان ساقیا
معنی: ای مایه امید ما، جسور و بیپروا باش (رویت را سخت کن). مستی با شرم و حیا جمع نمیشود. و اگر هنوز شرم داری، جامی از شراب بر روی شرم بریز (تا شرم از بین برود و محو شود).
آرایههای ادبی:
تضاد: (مست و شرم).
استعاره مکنیه و تشخیص: (شرم مانند موجودی تصویر شده که میتوان روی آن قدح ریخت یا آن را از میان برد).
کنایه: (رو سخت کردن کنایه از جسارت و نترسیدن).
بیت ۷: برخیز ای ساقی بیا، ای دشمن شرم و حیا تا بخت ما خندان شود، پیش آی خندان ساقیا
معنی: بلند شو ای ساقی و بیا، ای کسی که وجودت نابودکننده شرمهای بازدارنده است. با چهرهای خندان پیش بیا تا بخت و اقبال ما نیز خندان و شکوفا شود.
آرایههای ادبی:
حسن تعلیل: (خندان آمدن ساقی علتِ خندان شدن بخت دانسته شده).
تشخیص: (خندان شدن بخت).
تکرار: (واژه خندان).
درونمایههای کلیدی این غزل عبارتاند از:
تقابل عقل و عشق: گریز از پند و نصیحت عقلانی و پناه بردن به مستیِ عشق.
بیاعتباری مادیات: تحقیر دلبستگیهای دنیوی (نان) در برابر معرفت الهی (باده).
سلسله مراتب عرفانی: لزوم احترام و تقدمِ پیر و مرشد بر مریدان در دریافت فیض.
اسرارالاسرار: تاکید بر پنهان کردن حقایق عرفانی از نامحرمان (بیگانگان).
سنتشکنی عارفانه: دعوت به ترکِ شرم و حیایِ عامیانه برای رسیدن به بیخودی و فنا.
طلب فیض مدام: درخواست پیدرپی و عاجزانه از مبدأ فیض (ساقی) برای دریافت معرفت.