معنی سیاتیک

سیاتیک

0 بازدید
(فرانسوی، ص، اِ) مربوط به تهیگاه. معمولاً نام سیاتیک بعصب نسائی بزرگ (عصب سیاتیک بزرگ) اطلاق میشود. این عصب از رأس مثلث شبکهٔ خاصره تولید و در حقیقت دنبالهٔ این رأس است. عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسایی در زیر عضلهٔ هرمی لگن خارج میشود. عرض این عصب در ابتدا حتی به ۵/۱ سانتی متر نیز میرسد. ابتدا در سرین بطور مایل و بعد در ناحیهٔ خلفی ران تا حفرهٔ رکبی قائماً پائین می آید و از آنجا ببعد بدو شاخه انتهایی تقسیم میشود. عصب مذکور در سرین بوسیلهٔ عضلهٔ سرینی بزرگ پوشیده میشود و در ناودانی که بین استخوان و رگ برآمدگی بزرگ استخوان رانی است، پائین می آید و یکی از نقاط دردناک این عصب در همین محل است. عرق النساء بزرگ. عرق النساء عصبی بزرگ. (فرهنگ فارسی معین). || درد مربوط بعصب سیاتیک را نیز بنام سیاتیک خوانده و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس میشود خصوصاً در ناحیهٔ سرینی. وجع عرق النساء. (فرهنگ فارسی معین).
راهنمای اختصارات لغت‌نامه دهخدا

نشانه‌های اختصاری و معانی آن‌ها

اِ = اسم

اِخ = اسم خاص

اِ صوت = اسم صوت

اِ فعل = اسم فعل

اِ مرکب = اسم مرکب

اِ مص = اسم مصدر

ص = صفت

ص نسبی = صفت نسبی

ن تف = نعت تفضیلی

نف = نعت فاعلی

ن ل = نسخه بدل

ن م = نعت مفعولی

ع = عربی

ظ = ظاهراً

ج = جلد

ج، = جمع

جِ = جمعِ…

جج، = جمع‌الجمع

ججِ = جمع‌الجمعِ…

ص = صفحه

صص = صفحات

مص = مصدر

مص مرکب = مصدر مرکب

ح = حاشیه

حامص = حاصل مصدر

چ = چاپ

|| = نشانه معنی بعدی مدخل

__ = نشانه ترکیب یا زیرمدخل

ق = قید

ق.م. = قبل از میلاد

م. = میلادی

(ص) = صلّی‌الله علیه و آله و سلم

(ع) = علیه‌السلام

(س) = سلام‌الله علیه

فان = فرهنگ اسدی نخجوانی

حفان = حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی

حبط = حبیب‌السیر چاپ طهران

خارج می‌شوید؟

برای خروج از سایت اطمینان دارید؟

برای دسترسی باید وارد شوید