معنی سوهانک

سوهانک

0 بازدید
[ نَ ] (اِخ) دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران. دارای ۶۰۰ تن سکنه که در تابستان به ۱۰۰۰ تن میرسد. آب آن از ۴ رشته قنات. محصول آنجا غلات، بنشن، میوه جات، آلوزرد. مزرعهٔ تنگه فاطمی، چال اسطلک، سوت بیشه، شنگ زار، باغ جهانبخش، تنگه آبخور، یوردکریم، بند طلحه هرز جزء این ده میباشد. در تابستان حدود ۲۰۰ الی ۴۰۰ نفر برای سکونت سه ماهه و استفاده از هوای خوب به این ده می آیند. مزرعهٔ کوچک دره، بیدستان شاه پسند، تل گرگ که هر یک دو سه خانوار سکنه دارد، جزء این ده منظور شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۱).
راهنمای اختصارات لغت‌نامه دهخدا

نشانه‌های اختصاری و معانی آن‌ها

اِ = اسم

اِخ = اسم خاص

اِ صوت = اسم صوت

اِ فعل = اسم فعل

اِ مرکب = اسم مرکب

اِ مص = اسم مصدر

ص = صفت

ص نسبی = صفت نسبی

ن تف = نعت تفضیلی

نف = نعت فاعلی

ن ل = نسخه بدل

ن م = نعت مفعولی

ع = عربی

ظ = ظاهراً

ج = جلد

ج، = جمع

جِ = جمعِ…

جج، = جمع‌الجمع

ججِ = جمع‌الجمعِ…

ص = صفحه

صص = صفحات

مص = مصدر

مص مرکب = مصدر مرکب

ح = حاشیه

حامص = حاصل مصدر

چ = چاپ

|| = نشانه معنی بعدی مدخل

__ = نشانه ترکیب یا زیرمدخل

ق = قید

ق.م. = قبل از میلاد

م. = میلادی

(ص) = صلّی‌الله علیه و آله و سلم

(ع) = علیه‌السلام

(س) = سلام‌الله علیه

فان = فرهنگ اسدی نخجوانی

حفان = حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی

حبط = حبیب‌السیر چاپ طهران

خارج می‌شوید؟

برای خروج از سایت اطمینان دارید؟

برای دسترسی باید وارد شوید