با خدا وقتی تکلم می کنم
با خدا وقتی تکلم می کنم
خانه را غرق ترنم می کنم
می روم در طور سینای حضور
قبله را حتی اگر گم می کنم
بر مدار عشق چرخی می زنم
با سماعی رو به مردم می کنم
آب رویم نیست ستارالعیوب
استجابت کن تیمم می کنم
غرق در اشک ندامت می شوم
دیده ها را پر تلاطم می کنم
در نمازم با دلم می سازم و
با خودم ترک تخاصم می کنم
با خدایم حرفها دارم ولی
هی هبوطم را تجسم می کنم!